بسیار گرفته بودم و همین سبب شده بود که در اتاقم گوشه نشین شوم.
آنقدر که نمی خواستم کسی را ببینم یا با کسی حرف بزنم.
در همین حال بودم که چشمم به آلبوم عکس هایم افتاد.
آن را باز کردم و مشغول تماشای آن شدم.
عکس های کودکیم،عکس های مهدکودکم عکسهای مسافرت عکس های تولدم و ....
با خودم گفتم ایکاش هنوز کودک بودم و دنیای زیبا،شیرین و بدون دردسر خود را داشتم.
بعد به عکس های نوجوانی ام رسیدم به یاد خاطراتاین دوران افتادم و با خود به این نتیجه رسیدم که دوران کودکی هر چند شیرین است ولی در دوران نوجوانی دید اطرافیان به تو عوض می شود و دیگر کسی روی تو به مانند کودک خردسال حساب نمی کند.دیگر خواهر یا برادر بزرگ کار هایش را به گردن تو نمی اندازد! و دیگر اینکه در صورت نداشتن برادر بزرگتر مرد دوم خانواده به قول پدر تو هستی!
بسیار از دیدن عکس ها و زنده شدن خاطرات خوشحال شدم و ناراحتیم را از یاد بردم.
بعد به عکس های دوران جوانیم رسیدم.با دیدن این عکس ها دریافتم که دوران نوجوانی نیز هرچند حسن های یادشده و دیگر را داراست ولی به کاملی دوران جوانی نیست.البته منظورم از کاملی، تکامل ذهنی و رشد فکری می باشد.
اهمیت جوانی به عنوان یکی از مقاطع سرنوشت ساز زندگی دیگر ایده ای بود که باورم داشت
که دوران جوانی از تمامی دوران های زندگی بهتر است.
در همین افکار بودم که دست پدرم را بر روی شانه هایم احساس کردم.برگشتم و او با لبخند گفت:پسرم با اینکه دوران کودکی و نوجوانیت برای من بسیار خاطره انگیز است ولی من هم مانند تو برای دوران جوانیت اهمیت خاصی را قائلم.
بهت زده اورا نگاه می کردم.چگونه فکر مرا خوانده بود؟
حرف پدرم سرآغاز بحثی در باره ی مقاطع زندگی شد.در آخر به این نتیجه رسیدیم که
هر دوران زندگی برای خودش ارزش ویژه و والایی دارد.و نمی توان گفت که کدام دوران
بهتر است.دوران پیری همانقدر زیباست که دوران کودکی.چه زیباست وقتی که فرزندانت و نوه هایت را که حاصل زندگیت هستند و به موفقیت رسیده اند مشاهده می کنی.
همچنین اهمیت دوران کودکی نیز بسیار بالاست چراکه پایه های زندگی هر شخصی در دوران
کودکیش بنا می شود. و اگر بنای خانه سست باشد.در آینده ای نزدیک فرو خواهد ریخت.
اندیشه جان با درود فراوان...............................***
پدردرست می گوید هر دورانی اهمیت خودش را دارد
اگر بیشتر ما از کودکی مان یاد می کنیم بدین دلیل است که پاک ترین و بی آلایش ترین دورانهاست
درکودکی ما هم کم میدانیم و هم نمی دانیم
کم دانائی ما شاید بنوعی بنفع ما باشد ولی بی شک نادانی ما بنفع ما نیست.........چون این بهانه آن می شود تابزرگترها به ما زور بگویند و عقایدشان را تحمیل نمایند.
بلی پایه های شخصیتی انسان از بدو تولد تا ۳-۵ سالگی بنیان گذاری شده و شکل می گیرد..
زیبا بود...تندرست و شادکام و جستجوگر و هم چنان عاشق باشی نازنین......................
کودکی ام را قاب کرده و بدیوار کو بیده ام
تا هراز گاهی به سرزمین پاکی های ناب...سری بکشم.
سلام دوست عزیز
لینک ارسالی شما در گروه شخصی ثبت گردید
با تشکر
لینک باکس خدائی
سلام دوست عزیز بلاگ بسیار زیبایی درست کردی
اگه تونستی به بلاگ بنده هم سر بزن
موفق باشی
به شما لینک دادم
سلام دوست عزیز
چقدر زیبا نوشته بودی......با تو موافقم
امیدوارم همیشه شاد و پیروز باشی
بچه گی /نوجوانی .جوانی عالمی داره که هیچ وقت بر نمیگرده
جالب بود عزیزم، منهم واقعا" دوست دارم ازش بپرسم چه طوری فکر ما رو میخوند؟ میدونی یاد چی افتادم؟ "مامان تو میبینی؟" جریانش رو که میدونی...