اخیرا گفته ای گهربار از گفته های زرتشت را در قسمت بالایی وبلاگم قرار دادم
از تمامی عزیزان بازدید کننده خواستارم تا در مورد این سخن نظرات خود را بیان فرمایند.
من به این جمله اعتقاد دارم.
بسیاری از مردم هستند که چشم و گوش بسته مسایلی را باور دارند بدون آنکه
در مورد راست یا دروغ بودن آن اطلاعی داشته باشند
و در بسیاری از موارد تحت محدودیت هایی قرار دارند که ناچارند آن مسایل را بپذیرند.
حس کنجکاوی بشر بسیاری از چرا ها و چگونه ها را در پیش راه او قرار داده و او
با اندیشیدن و پژوهش به دنبال جواب این پرسش هاست.
بنابراین باور بسیاری از مسایل برای او که در مورد درست بودن آنها اطلاع ندارد دشوار
است.بسیاری از این عقاید برای او اکنون به صورت افسانه و داستان در آمده و تنها
افراد اندکی هستند که به درستی آنها ایمان دارند.در این میان افرادی سودجو سعی
دارند تا مغز اینگونه انسان ها را از خرافات و اندیشه های غلط پر کنند
اما چیزی که روشن است این بوده که خود انسان با همان حس کنجکاوی به
درست یا غلط بودن این عقاید دست خواهد بافت.
بسیار زیبا بود
سلام بر شما دوست گرامی ... ابتدا از این که شما اندیشمندانه چنین نکته ریزی را مطرح کرده اید خوشحالم و به شما تبریک می گویم ... در ادامه باید بگویم باتعریف عام از خرد گفته بالا صحیح است و البته متین ... البته بستگی به تعریف ما از واژه استوار دارد ... اگرمنظور پایدار ماندن و جاودانگی باشد ... دست اوردخرد همیشه در حال تغییر است و بدون شک پیش داوری آن را تغییر نمیدهد بلکه دیدن و پژوهیدن . از این که اینجا آمدم بسیار خرسندم..... دوست گرامی با توجه به نظرات ارزشمند شما و محتوی نوشته هایتان ، لینک وبلاگ (وب سایت) شما انتخاب شده است که در لیست لینک های وبلاگ (عشق به خدا شاهراهی به کمالhttp://open.persianblog.com ) قرار داده شود است لطفاً در صورت تمایل به تبادل لینک به یکی از شیوه های زیر به ما خبر بدهید :
1 از طریق ایمیل و با آدرس weblog_open@yahoo.com
2 از طریق یاهو مسنجر با آی دی weblog_open
3 از طریق سیستم commenting پرشیان بلاگ ( در پست "پرسش") در قسمت نظرات.
پس از مشاهده لینک ، لینک شما اضافه خواهد شد .
با تشکر از شما ...موفق باشید و سر بلند در پناه حق!
اندیشه جان دورود
بسیار وبلاگ زیبایی داری
در آینده منتظر پیامهای بعدی من باش
دورود و دو صد بدرود
من هم به این مسأله اعتقاد دارم. ولی به این هم عقیده دارم که بعضی از ارزشها همیشگی و جاودان هستن و انسان در عین اینکه باید همیشه به سوی نواندیشی حرکت کنه باید در چهارچوب این ارزشها گام برداره. به عبارت دیگه نمیشه نقش تجربه در خرد رو نفی کرد. بعضی از سنتها در واقع تجربیاتی هستن که از گذشتگان به ما به ارث رسیدهان و ارج نهادن به اونها زندگی رو راحت تر میکنه. به نظر من انسانی که به بهانه نواندیشی تمام ارزشها رو رد میکنه زندگی بسیار پوچی خواهد داشت و چنین آدمی برای اطرافیانش خطرناکتر از افراد کهنهاندیشه. دقت کن که گفتم سنتها مسائل جانبی هستن. در مورد مسائل اصلی ولی کنجکاو باش، شک کن، اونها رو مورد سؤال قرار بده. ولی در تمام لحظات واقعبینی و عملگرایی خودتو حفظ کن، نگذار که رویاپردازی و افسوسخوردن وقتت رو تلف کنه. از نظر من نهایت خرد اینه که بتونی تشخیص بدی به کدام یک از سنتها احترام بگذاری و کدام رو نفی کنی. یعنی قبل از اینکه کاری رو انجام بدی بتونی نتیجهاش رو پیشبینی کنی و کاری رو انجام ندی که بعدا" پشیمون بشی و روی روحت سنگینی کنه حالا هرچقدر که در لحظه بهنظر خوشایند بیاد. اگر از من میپرسی، ظرف دو سه سال آینده سعی کن که چهارچوب زندگیت رو تأیین کنی و ارزشهایی رو که برات مهم هستن شناسایی کنی. به این ترتیب میتونی از عمرت استفاده بهینه داشتهباشی. ای کاش میتونستم بیشتر باهات حرف بزنم و برات مثال بزنم. در دو سه روز آینده یه نامه مفصل برات خواهم نوشت. امیدوارم از حرفهای من خسته نشدهباشی.
ژرف می نگارید...
می ترسم کلامی نا بجا بگویم از قداست نوشتارتان بگاهم....
من هم با این گفته موافقم... سعی کردم در خیلی از موارد همین کارو کنم...
اندیشه من از استاد خیلی چیزا یاد گرفتم .مفید ترینش همین پستی که بهش اختصاص دادی.اول بخوانبم /بعد بدانیم.هر چیزی را که دلیل علمی داره بپذیریم.خرافه بدبختمان کرده است.
خرد بر پایه دیدن و پژوهیدن استوار است نه بر پندار باقی و پیش داوری و شنیدن......
سلام اندیشهء عزیزم....
بسیار به جا بود.... بعد از کلنجار ذهنی که در بلگ استاد داشتم الان.... واقعا به جا بود....
من هم کاملا به این موضوع اعتقاد دارم.... و به نظر من این جمله می تونه در پیشرفتهامون.... حکم یک اصل رو داشته باشه.....
ببینیم.... چشمهامونو باز کنیم... بی تعصب... بیدون پیش داوری.... به دنبال حقیقت باشیم... در هر زمینه ای.... و کم کم حقیقت در ما جاری خواهد شد......
پس نگریها..... فقط در جا زدن هست....
یه کم هم با دوستمون( اسپرینگ) موافقم........ بعضی چیزها هستند که اصل هستند... مثل انسان بودن.... درست زندگی کردن...در واقع همان اصول صحیح اخلاقی..... و عمل کردن به وجدانیات....( هر آنچ که خوب بوده... تمامی خوبان گفته اند خوب.... و هر انچه که بد بوده در تمامی جوامع و در تمامی قرنها و دوره ها بد بوده...)
اما همیشه.... پس نگریها.... تعصب ورزی ها...پیش داوریها.....باعث ماندن در جهل و نادانی خود شخص می شود.... طوریکه..... فقط خودش را بر حق می داند....
و همیشه گفتن... جاهل و کم خرد اونی هست که همیشه بر عقاید خودش پافشاری می کند...
ا
اندیشه جان نمیخوای مطلب جدید بنویسی؟
به عقیده من این کتابهای زرتشت که از نمایشگاه خریدی داره کار دستت میده.بچه برو بشین مشقتو بنویس
هر چه بیشتر در جملاتت غوطه ور می شوم بیشتر پی به عمق اندیشه هایت پی می برم
دورود بر تو
باز هم بر من ببار